-

-

تاریخچه فومن

 

شهرستان فومَن یکی از شهرستان‌های استان گیلان است که از شمال به شهرستان صومعه‌سرا از جنوب و جنوب غربی به خط‌الراس رشته‌کوه‌های البرز که مرز حوزههای آبخیز کوهستان مزبور حد طبیعی فومن و طارم است. از شمال غرب به ماسال(طالش) و شرق (رشت) محدود می‌شود. این شهر با موقعیت جلگه‌ای در میان کشتزارها و باغهای اطراف خود محصور می‌باشد.
نام این شهر در گویش گیلکی به فتح اول خوانده می‌شود. مشابهت خوانش واژه، آن را به ریشه ی "وَهو-مَن" (اندیشه ی نیک، بهمن، هومن) نزدیک نشان می دهد. در شاهنامه ی فردوسی، برخی از حکومت های محلی آتورپاتکان، بنام "بهمن" نامیده شده اند.

خرابه‌های زیادی در اطراف شهر وجود دارند که از دوران شکوفائی فومن به هنگام مرکزیت این بخش از گیلان حکایت می‌کنند. فومن در دوران اسلامی به عنوان مرکز بخش بیه پس (بخش غربی گیلان) شناخته می‌شد. فرمانراوایان این منطقه را عمدتاً از خانوادة‌«آل اسحاق» می‌دانند که نسب خود را به خاندان‌های باستانی ایران از جمله به اشکانیان می‌رسانیدند. در زمان امیر دیباج، فومن به تصرف مغولان درآمد. پـس از قـدرت یـافتن دودمان صفوی و تصمیم شاه عباس به برچیدن حکومت‌های محلی، «خان احمد» (آخرین فرمانروای لاهیجان از دودمان آل کیا) و «محمد امین خان» آخرین فرمانروای فومن از دودمان آل اسحاق نیز از سپاه قزلباش شکست خوردند و سرتا سر گیلان زیر فرمان حکومت صفویه درآمد. این شهر تا حدود ۹۸۰ هجری قمری، قبل از انتقال مرکزیت ایالت بیه پس توسط جمشید سلطان به رشت، حاکم نشین این قسمت از گیلان بوده است. شهر فومن با این انتقال به تدریج اهمیت خود را از دست داد و به صورت یک بازار و شهر محلی درآمد و توسعه روزافزون رشت بر روی فومن سایه افکند و تا سالیان متمادی این شهر در گیلان موقعیتی حاشیه‌ای داشت، تا اینکه طی چند سال اخیر مجدداً بصورت یک شهر فعال درآمد. قیام جنگلی‌ها از تولم آغاز شد و فومن، پناهگاه مهم میهن‌پرستان و آزادی‌خواهان شد. فومن در ۲۵ کیلومتری غرب رشت قرار دارد و مناطق تاریخی و دیدنی ماسوله و قلعه رودخان در حوزه جغرافیایی این شهرستان واقع شده و برای دیدن آنها باید از این شهر گذشت. آب و هوای این شهر نیز همانند سایر نقاط جلگه‌ای گیلان، معتدل مرطوب خزری است. شهرستان فومن دارای یک بخش ؛ بخش مرکزی و شش دهستان: آلیان، ماکلوان رودپیش، گشت، گوراب پس و لولمان است. و جمعیت آن بر اساس سرشماری سال ۷۵، ۱۰۳۱۹۲ نفر می‌باشد . دارای رودخانه‌ای است که از کوهستان‌های جنوبی سرچشمه گرفته و پس از مشروب کردن اراضی به دریا و مرداب وارد می‌شوند که عبارت‌اند از: تنیان، سیاهرود، پلنگ ور، ماسوله، رودخان، پسخان و سونگ. رودخانه‌های دیگر که دارای اهمیت کمتری هستند دارا است مانند خوبک، لیشاوندان، پیش روبار، بلگور، زر مخ خاله، اسپند و غیره. این شهرستان دارای شهرک و مراکز داد و ستد است که مهم‌ترین آن شهر فومن است که مرکز شهرستان است، با مختصات جغرافیایی طول 49 درجه و 21 دقیقه و 30 ثانیه و عرض 37 درجه و 12 دقیقه و 30 ثانیه که به وسیله یک شاهراه عریض و آسفالته 24 کیلومتری با درختان تنومند در دو طرف آن به شهر رشت مرتبط می‌شود.

ساکنان فومن را گیلک‌ها و تالش‌ها تشکیل می‌دهند و روستاهای کوهپایه‌ای واقع در غرب فومن عموماً تالش و تالشی زبان هستند. فومن شهری است که در میان مزارع و باغهای اطراف خود محصور شده است برنجکاری کشت چای و توتون وپرورش کرم ابریشم از فعالیتهای اصلی فومن است که عمدتاً در اطراف شهر دیده می‌شود .

فومن در دوران اسلامی به عنوان مرکز بخش بیه پس ( بخش غربی گیلان ) شناخته می شد . فرمانراوایان این منطقه را عمدتاً از خانوادة‌« آل اسحاق » می دانند که نسب خود را به خاندان های باستانی ایران از جمله به اشکانیان می رسانیدند . در زمان امیر دیباج ، فومن به تصرف مغولان درآمد . پـس از قـدرت یـافتن دودمان صفوی و تصمیم شاه عباس به برچیدن حکومت های محلی ، « خان احمد » ( آخرین فرمانروای لاهیجان از دودمان آل کیا ) و « محمد امین خان » آخرین فرمانروای فومن از دودمان آل اسحاق نیز از سپاه قزلباش شکست خوردند و سرتا سر گیلان زیر فرمان حکومت صفویه درآمد . قیام جنگلی ها از تولم آغاز شد و فومن ، پناهگاه مهم میهن پرستان و آزادی خواهان شد . در حال حاضر ، شهرستان فومن از مناطق زیبا و آباد استان گیلان است که ارزش های بسیار جالب گردشگری دارد .
فومن که در گیلان فتح اول خوانده می‌شود، نام یکی از شهرستان‌های استان گیلان است که از شمال به شهرستان صومعه سرا از جنوب و جنوب غربی به خط الراس سلسله جبال البرز که مقسم المیاه کوهستان مزبور حد طبیعی فومن و طارم است. از شمال غرب به ماسال(طالش) و خاور (رشت) محدود می‌شود.

این شهر با موقعیت جلگه ای در میان مزارع و باغهای اطراف خود محصور می باشد . این شهر تا حدود 980 هجری قمری ،قبل از انتقال مرکزیت ایالت بیه پس توسط جمشید سلطان به رشت ، حاکم نشین این قسمت از گیلان بوده است . شهر فومن با این انتقال به تدریج اهمیت خود را از دست داد و به صورت یک بازار و شهر محلی درآمد و توسعه روزافزون رشت بر روی فومن سایه افکند و تا سالیان متمادی این شهر در گیلان یک موقعیت حاشیه ای داشت ، تا اینکه طی چند سال اخیر مجددا بصورت یک شهر فعال درآمد و توانست اعتبار پیشین خود را باز یابد .

فومن در 25 کیلومتری غرب رشت قرار دارد و مناطق تاریخی و دیدنی ماسوله و قلعه رودخان در حوزه جغرافیایی این شهرستان واقع شده و برای دیدن آنها باید از این شهر گذشت .آب و هوای این شهر نیز همانند سایر نقاط جلگه ای گیلان ، معتدل مرطوب خزری است .

شهرستان فومن دارای دو بخش ؛ سردار جنگل و بخش مرکزی و6 دهستان: آلیان ، سردار جنگل ، رودپیش ، گشت ، گوراب پس و لولمان است . و جمعیت آن بر اساس سرشماری سال 75 ، 103192 نفر می باشد .دارای رودخانه‌ای است که از کوهستان‌های جنوبی سرچشمه گرفته و پس از مشروب کردن اراضی به دریا و مرداب وارد می‌شوند که عبارتند از: تنیان، سیاهرود، پلنگ ور، ماسوله، رودخان، پسخان و سونگ. رودخانه‌های دیگر که دارای اهمیت کمتری هستند دارا می‌باشد مانند خوبک، لیشاوندان، پیش روبار، بلگور، زر مخ خاله، اسپند و غیره .

این شهرستان دارای شهرک و مراکز دادو ستد است که مهمترین آن شهر فومن است که مرکز شهرستان می‌باشد، با مختصات جغرافیایی زیر: طول 49 درجه و 21 دقیقه و 30 ثانیه و عرض 37 درجه و 12 دقیقه و 30 ثانیه که به وسیله یک شاهراه عریض و آسفالته 24 کیلو متری با درختان تنومند در دو طرف آن به شهر رشت مرتبط می‌شود.

فومن در دوران اسلامی به عنوان مرکز بخش بیه پس ( بخش غربی گیلان ) شناخته می شد . فرمانراوایان این منطقه را عمدتاً از خانوادة‌«آل اسحاق» می دانند که نسب خود را به خاندان های باستانی ایران از جمله به اشکانیان می رسانیدند . در زمان امیر دیباج ، فومن به تصرف مغولان درآمد . پـس از قـدرت یـافتن دودمان صفوی و تصمیم شاه عباس به برچیدن حکومت های محلی ، «خان احمد» ( آخرین فرمانروای لاهیجان از دودمان آل کیا ) و «محمد امین خان» آخرین فرمانروای فومن از دودمان آل اسحاق نیز از سپاه قزلباش شکست خوردند و سرتا سر گیلان زیر فرمان حکومت صفویه درآمد .

قیام جنگلی ها از تولم آغاز شد و فومن ، پناهگاه مهم میهن پرستان و آزادی خواهان شد . در حال حاضر ، شهرستان فومن از مناطق زیبا و آباد استان گیلان است که ارزش های بسیار جالب گردشگری دارد.

فومن تا حوالی سال 980 هجری قمری زمانی که مرکز ایالت بیه پس گیلان توسط جمشید سلطان به رشت منتقل شد حاکم نشین این قسمت از گیلان بود شهر فومن با این انتقال به تدریج اهیمت خود را از دست داد و به صورت یک بازار و شهر محلی درآمد توسعه روز افزون رشت از آن پس بر فومن سایه افکند و تا سالیان دراز فومن در گیلان یک موقعیت حاشیه ای داشت و روز به روز از اهمیت آن کاسته می شد تااین که طی چند دهه اخیر فومن مجددا به صورت یک شهر فعال درآمد و توانست اعتبار پیشین خود را باز یابد .

ساکنان فومن را گیلکها و تالشها تشکیل می دهند و روستاهای کوهپایه ای واقع در غرب فومن عموما تالش و تالشی زبان هستند فومن شهری است که در میان مزارع و باغهای اطراف خود محصور شده است برنجکاری کشت چای و توتون وپرورش کرم ابریشم از فعالیتهای اصلی فومن است که عمدتا در اطراف شهر دیده می شود .

خربه های زیادی در اطاف شهر وجود دارند که از دوران شکوفائی فومن به هنگام مرکزیت این بخش از گیلان حکایت می کنند . امروزه فومن به صورت شهری زیبا و مشجر با بازاری پر جنب و جوش درآمده است فومن بر سر راه شهر تاریخی و زیبای ماسوله قرار دارد و به هیمن دلیل مسافران زیادی در آن توقف می کنند توسعه راههای ارتباطی آسفالته فومن را به ماسوله صومعه سرا ، رشت و ماسال و دیگر شهرهای تالش وصل کرده است .

هر چند که فومن فاقد امکانات اقامتی در شکل هتل یا مهمانسراست اما به عنوان یک شهر زیبا و دیدنی ارزش توریستی فراوان دارد بازار آن از وفور نعمت و فراوانی کالا برخوردار است کلوچه فومن که با ترکیبات خاصی ساخته می شود از مهمترین ره آوردهای این شهر بشمار می رود میدان اصلی پارک شهر و خیابانهای اصلی آن با مجسمه های زیبائی تزئین شده که نشانگر دوره مدیریت یک شهر دار با سلیقه و خوش ذوق در این شهراست فومن در 25 کیلومتری غرب رشت واقع شده و برای دیدن ماسوله و قلعه رودخان باید از این شهر گذشت ساختمانهای قدیمی با معماری سنتی هنوز در خیابانهای این شهر مناظر زیبایی را ارائه                 می کند.

شهر فومن یکی از غربی ترین و کهن ترین شهرهای گیلان در 27کیلومتری شهر رشت واقع است. فومن با داشتن مجسمه های معروف چهار دختران ، شکاربانان ، گوزنان ، طاووس ، آناهیتا، میرزاکوچک جنگلی و... به شهر مجسمه ها شهرت دارد.

آناهیتا که یکی از معروفترین مجسمه های فومن است ،به روایت اوستا، زنی است راست بالا و آزاده نژاد و شریف که قهرمانان او را می ستایند و به عنوان مظهر پاکی های ایران باستان ، زنده و شاداب در یکی از میدان های اصلی شهر ایستاده است.

فومن با داشتن شهرک تاریخی ماسوله و دژ هزاران ساله قلعه رودخان هرساله پذیرای گردشگران ایرانی و خارجی زیادی است.

فومن که تا تاریخ 980هجری قمری مرکز فرمانروایی غرب گیلان را به عهده داشته ، با گذشت زمان و حوادث گوناگون ، قدمت تاریخی خود را حفظ کرده است.

هر مسافری که قصد دیدن ماسوله و قلعه رودخان را داشته باشد، باید از میدان شهدای فومن و از کنار مجسمه ای بزرگ عبور کند و کلوچه سنتی فومن را به سوغات ببرد. این مجسمه بزرگ اسطوره ای که نظر همه را به خود جلب می کند، شخصیتی است به نام آناهیتا.

آناهیتا سالیان سال است با مشعلی در دست و سوار بر درشکه ای در میدان شهدای فومن چنان می تازد که گویی گردی به پای او نمی رسد. این زن سوارکار با دو اسب سفید خود، رو به سوی ماسوله می تازد.

آناهیتا بانوی برومند در میان مجسمه های فومن که هر کدام نمادی را به تصویر می کشند، به اسطوره های بسیار دور ایران بازمی گردد و چنان اصالتی دارد که نمی توان او را نادیده گرفت.

آناهیتا به تاریخ می گوید: فومن به او باج نداده است و همچنان آماده رویارویی با هر بیگانه است. به نظر می رسد در ایران مجسمه آناهیتا فقط در شهر فومن قرار داشته باشد و در شهرهای دیگر ایران نمونه ای از این مجسمه دیده نشده است.

کمتر کسی است که وقتی به شهر مجسمه ها سفر می کند، آناهیتا را نبیند و از او لذت نبرد یا عکسی به یادگار با او نگیرد. این زن برومند سالهاست که در یادها مانده است.

با وجود این که ساخت این مجسمه به سالهای بسیار دور برمی گردد، اما مردم فومن او را از هر گزند و آسیبی مصون داشته اند. مردم فومن به آناهیتا مجسمه منحصر به فرد خود احترام می گذارند و هرساله او را می آرایند و مرمت می کنند و او با رنگهای دلنواز، نظر هر بیننده را به خود جلب می کند.

شناخت این بانو با تمام جزییات کمی سخت است ، اما می توان با گریز زدن به متون اوستایی او را شناخت و دانست این زن سوارکار کیست که می تازد. یشت پنج اوستا (یا آبان یشت) به ایزدبانو آناهیتا اختصاص دارد.

در آیینهای ایران باستان ؛ ایزدی که جایگاه مهمی داشته و اکنون نمادی از آن در فومن مشاهده می شود، آناهیتاست. آناهیتا الهه همه آبهای روی زمین است و اقیانوس کیهانی از او سرچشمه می گیرد.

آناهیتا به معنای پاک ، پاکیزه و صاف آمده است که به پهلوی آناهید، به ارمنی آناهیت و در فارسی آناهید آمده است و تغییریافته اش همان ناهید امروزی است. او برگردونه ای سوار است که چهار اسب ، باد، باران، ابر و تگرگ او را می کشند.

او سرچشمه زندگی است و به دلیل ارتباطی که با زندگی دارد، جنگجویان در نبرد، زنده ماندن و پیروزی را از او طلب می کنند.

بیشتر ویژگی های ظاهری که اوستا برای معرفی آناهیتا بیان می کند در مجسمه آناهیتای شهر فومن مشاهده می شود و چندان تفاوتی با متون اوستایی ندارد. در گذرگاه تاریخ می توان اهمیت وجود چنین شخصیت هایی را بیان تمدن به بهترین وجه مشاهده کرد.

می توان با غرور و سرافرازی به تاریخ و ادبیات دور و ریشه دار ایرانی بازگشت و چه شایسته است که با تبسم کنار بانوی آبها و پاکی های ایران باستان ایستاد و عکس یادگاری با آناهیتا را به آلبوم عکسهای خود افزود و به ایرانی بودن خود بالید

قلعه رودخان عظیم‌ترین دژنظامی و حکومتی گیلان

در فاصله 20 کیلومتری جنوب غربی فومن درقسمتی از ارتفاعات پوشیده از درخت شهرستان سرسبز فومن در جنوب غربی استان گیلان،بقایای دژ مستحکم و عظیمی خودنمایی می‌کند که هیبت و صلابت آن هر بیننده‌ای رامسحور و متحیر می‌سازد. این قلعه مهم تاریخی که مدتها مرکز فرمانروایان گیلان بودهاست از بزرگترین و با عظمت‌ترین دژهای نظامی گیلان و حتی ایران به شمار می‌آید. مساحت قلعه، بالغ بر 50 هزار مترمربع و در ارتفاع 600 متری در بلندترین نقطه کوهواقع شده است. برخی از صاحب نظران، بنیاد قلعه را به دوره ساسانیان نسبت داده‌اند. قلعه در زمان حکومت سلجوقیان تجدید بنا گردیده و از پایگاههای مبارزاتی اسماعیلیان محسوب می‌شده است. برای رسیدن به قلعه بعد از عبور از شهر فومن و گذشتن از روستاهایگشت، کردمحله، سیاه کش، شمس تالان، گوراب پس، هولس کام، سیدآباد و قلعه رودخان بهروستای حیدرآلات می‌رسیم که از این روستا تا محل قلعه حدود 5 کیلومتر فاصله است کهدر حال حاضر بیشتر مسافت آن در قالب طرح پارک جنگلی سنگ چین و شن‌ریزی شده است.

برای نخستین بار در سال 1830 میلادی الکساندر شودزکو «خچکو» محقق لهستانی‌الاصل هنگام تحقیق در گیلان متوجه این قلعه شد و در یادداشتهای خود موقعیتاین بنا را ثبت کرده است.

وی درباره قلعه رودخان می‌نویسد: «دژی است بر بالای کوهی در قسمت علیای رودخانه‌ای               به همین نام، بام آن سنگی است و طرفین ورودی دارای دو برجدفاعی مستحکم است و بر روی کتیبه سر در ورودی آن حک شده است که این قلعه براینخستین بار در سال 918 تا 921 هـ . ق. برای سلطان حسام‌الدین امیر دباج بن امیرعلاءالدین اسحقی تجدید بنا شد».


برج دیده‌بانی، دور تا دور قلعه را احاطه کرده که اتاقهای هشت ضلعی آن، با طاقهای رومی گنبدی پوشیده شده است. دور تا دور دیوارها و برجهاروزنه‌هایی دیده می‌شود که شیب آن به بیرون قلعه و برای ریختن مواد مذاب وتیراندازی تعبیه شده است. در طول تاریخ قلعه، هیچ گاه دشمن به آن نفوذ نکرده ونتوانسته آن را فتح کند که خود نشان‌دهنده مهارت و فن‌آوری معماران بنا چه از لحاظ علوم نظامی و چه از لحاظ معماری آن است.

بخش شرقی قلعه شامل: دوازده ورودی، زندان، در اضطراری، حمام وآبریزگاه و همچنین چند واحد مسکونی؛ و بخش غربی دارای دوازده ورودی، چشمه، حوض، آب انبار، سردخانه، حمام، آبریزگاه، شاه‌نشین و چند واحد مسکونی که با برج و بارومحصور شده است.با توجه به اینکه شهر فومن دوران طولانی مرکز حکومت گیلان، پس از خاندان اسحاقوند بوده است، اهمیت قلعه بیش از پیش قابل توجه است. کتیبه‌ای که متعلق به این قلعه است و هم اکنون در گنجینه رشت نگهداری می‌شود، حاکی از آن است که برای اولین بار در سال 918 هجری (13-1512 میلادی) تا 921هجری (16-1515 میلادی) به فرمان «سلطان حسام‌الدین امیر دباج بن امیر علاءالدین اسحقی، مرمت گردیده است. از این رو به قلعه حسامی نیز شهرت دارد. این قلعه از دوبخش ارگ (محل زندگی پادشاه و حرمسرای وی) و قورخانه (محل فعالیتهای نظامی و زندگی سربازان) تشکیل شده است. ارگ در قسمت غربی این بنا در دو طبقه واقع شده و جنس آن ازآجر است. قراول‌خانه‌ها در قسمت شرقی به صورت دو طبقه با نورگیرها و روزنه‌های متعدد بر محیط اطراف مسلط است. چشمه‌ای در میان قلعه و گودترین محل آن وجوددارد
قلعه رودخان میراثمهمی است از دژهای نظامی حکومتی درگیلان ، این قلعه مهم تاریخی که مدت هـا مرکزفرمانروایان گیـلان بوده است از بزرگترین و با عظمت ترین دژ هـای نظامی گیلان و حتیایران محسوب می شود .

قلعه رودخان در فاصله 20 کیلومتری جنوب غربی فومن واقعشده است . مساحت قلعه بالغ بر 50 هزار مترمربع و درارتفاعی بیش از 600 متردربلندترین نقطه کوه واقع شده است .

برخی از کارشناسان بنیاد قلعه را به دورهساسانیان نسبت داده اند . این قلعه در زمان سلجوقیان در قرن 5 و 6 هجری قمری تجدیدبنا شده و از پایگاههای مبارزاتی اسماعیلیان به شمار می رفته است .

برای رسیدن بهقلعه بعد از عبور از شهر فومن و گذشتن از روستاهای گشت ، کرد محله ، سیاه کش ، شمستالان ، گوران پس ، هولس کام ، سیدآباد و قلعه رودخان به روستای حیدرآلات می رسیم که از این روستا تا محل قلعه حدود 5 کیلومتر فاصله است.

بنای قلعه‏رودخان یکی از عجایب معماری گیلان بشمار میرود و به رودخان شفت و قلعه حسامی که به حسام الدین بن امیر منسوب است نیز شهرت دارد .

برای نحستین بار درسال 1830میلادی الکساندر شودزکو خچکو محقـق لهستانی الاصل در گیلان به بررسی و تحقیق پرداخته و متوجه این قلعه شد و در یاد داشت های خود موقعیت
این بنا را به ثبت رساند . اودرباره قلعه رودخان می نویسد :

« قلعه رودخان ، دژی است بربالای کوهی درقسمت علیای رودخانه ای به همین نام ، روی آن از سنگ و آجر است ، طرفین در ورودیدو برج مستحکم دفاعی است و بر بالای دروازه اصلی ورودی کتیبه ای است ، این کتیبه کشف و خوانده شده و درحال حاضر در موزه رشت نگهداری می شود . »

« این قلعه براینخستین بار در سال 918 تا 921 ه . ق برای سلطان حسام الدین امیر دباج بن امیر علاءالدین اسحق تجدید بنا شده است . »

سلاطین اسحاقوند که 550 تا 1002 ه . ق برقسمت اعظم این مناطق حکمروایی داشته اند و نسبت خود را به اشکانیان می رساننداز اینقلعه با توجه به موقعیت دفاعی ممتاز و سوق الجیشی به عنوان مقر فرمانروایی خوداستفاده کرده و به دفعات نیز در تجدید و مرمت آن همت گماشته اند بطوری که در سال 918 ه . ق به امر حسام الدین تجدید بنا ی آن آغاز شد و درسال 920 ه . ق به اتمامرسید .

توصیف قلعه :

قلعه رودخان از دو بخش ارگ ( محل زندگی حاکم وحرمسرای وی ) و قورخانه ( محل فعالیت های نظامی و زندگی سربازان ) تشکیل شده است .

ارگ درقسمت غربی این بنا در دوطبقه واقع شده است . ارگ درقسمت غربی این بنا دردو طبقه واقع شده است و جنس آن آجر است .

قراول خانه ها در قسمت شرقی در دوطبقه با نورگیرها در روزنه های متعدد بر اطراف مسلط است . چشمه ای نیز میان قلعه وگودترین محل آن وجود دارد .

بخش شرقی قلعه شامل : دروازه ورودی ، زندان ، دراضطراری ، حمام ، آبریزگاه .بخش غربی دوازده ورودی دارد ، چشمه ، حوض ، آبانبار ، سردخانه ، حمام ، آبریزگاه ،شاه نشین و چند واحد مسکونی که با برج وبارو محصور شده اند .

چهل برج دیده بانی دور تا دور قلعه را احاطه کرده که اتاقهای هشت ضلعی آن با طاق های گنبدی پوشانده شده است .

دورتادور دیوارها و برج هاروزنه هایی شیب دار دیده می شود که برای ریختن مواد مذاب و تیراندازی تعبیه شده اند .

لازم به ذکر است که در طول تاریخ قلعه ، هیچگاه دشمن به آن نفوذ نکرده ونتوانسته است آن را فتح کند .

طبیعت منطقه رودخان

از روستای قلعه رودخان تا خود قلعه طبیعت بسیار زیبا و چشم اندازهای زیادی وجود دارد که توجه هر بیننده ایرا به خود جلب می کند . در مسیر صعود به قلعه درختانی با قدمت زیاد به سمت آسمان سربرافراشته اند و نور از لابه لای شاخه های این درختان به پایین می ریزد .

درسمت راست قلعه رودخانه ای به همین نام قرارداد که از ارتفاعات سرچشمه گرفته و آب آناز جنوب به شمال درجریان است . شرایط اقلیمی و رطوبت بسیار زیاد که در رویش گیاهان خودرو و درختان تنومند چند صد ساله موثر بوده است ، عامل اصلی در تخریب این بنا بشمار می رود .

این قلعه از هدایت خان حکمران فومن در دوره کربم خان زند بهحال خود رها و بطور کلی متروک شد .

عوامل گیاهی و درختان قطور که سراسر قلعه رادر خود فرو برده اند در فرسایش عناصر معماری و ریزش برج و بارو و قراول خانه هاتاثیر زیادی داشته است .

هم چنین وجو.د پرتگاههای عمیق ، قراول خانه مطبق ،تقسیم بندی مواضع نگهبانی ،        دیواره های بلند دفاعی همه و همه حکایت از موقعیت استراتژیکی قلعه دارد ، نشان می دهد صد ها سال پیش اجداد ما از اصول پیشرفته علمی ودفاعی بهره مند بوده اند . نخستین کاوش و پژوهش های باستان شناسی درسال 1379 به سرپرستی رضا صدر کبیر انجام شد . دومین فصل کاوش در سال 82 توسط شهرامرامین انجام گردید بااین هدف که قدمت دقیق                   قلعه معلوم شود . شناسایی آثار باستان یدر قسمت های ناشناخته پیگیری و برای مشخص کردن لایه های استقرایی قلعه اقداماتی صورت گرفت .

و این برنامه با حفاری و خاکبرداری درجهت غرب قلعه از بیستم مردادماه تا چهارم مرداد 84 به مدت 45 روز ادامه یافت و بطور کلی منطقه شمال غربی و جنوبغربی آن پاکسازی شد .  

از اقداماتی که در جهت ترمیم و بازسازی قلعه صورت گرفته میتوان از : پاک سازی و              علف زدایی از محوطه اثر ، تهیه مدارک فنی مربوط به بخشهای میانی ، تجهیز کارگاه و انجام حفاظت های اضطراری و موضعی ، مرمت قسمتی از برجهای ورودی و ضلع شمالی ، ترمیم سقف قسمت هایی از بخش میانی ، رطوبت زدایی از بنا ،ساخت درها و پنجره های چوبی ، نصب تاسیسات برقی ، بند کشی فضاهای داخلی و تهیه ونصب تابلو های راهنما شامل ویژگی ها و تاریخچه بنا و موقعیت آن نام برد

ماسوله ـ روستای پلکانی

شهرک چشمه‌سارهای شفاف» «روستای پلکانی» «شهرکستارگان روشن» «روستای آبشارهای غلتان»؛ این روستای مسحورکننده در 36 کیلومتری شهرفومن در استان گیلان واقع است. جادة‌ با صفایی که در میان شالیزارهای سبز و خرم وجنگلهای انبوه و سر به فلک کشیده از دو سر احاطه شده است ماسوله را از شرق به فومنو به دنیای خارج ارتباط می‌دهد.

اگر از کنار بستر مواج و خروشان «ماسوله رودخان» که از ستیغ کوهستانهای ییلاقی ماسوله سرچشمه گرفته و از پایین روستا می‌‌گذرد به تماشا بایستی طبیعت زیبای ماسوله در نیمه نخستین سال، با طراوت و سرسبز است، مثل تکه‌های زمرد، ودر نیمة دوم سال، مانند قطعاتی از طلای ناخالص، لابه‌لای بناهای قدیمی و چشمگیر آنمی‌درخشد و منظره‌ای بس دلپذیری و رویایی به آن می‌بخشد. روستا متشکل از چهار قسمتبه نامهای «محلة خانه‌بر» «محله مسجدبر» «اسدمحله» و « کش سر» است که در وسعتی به مساحت تقریبی صد و پنجاه هزار متر مربع رخ می‌نماید.

منبع :http://www.ayehayeentezar.com


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد